سه روایت از یک شهر ...
تذکر : متن زیر مخاطب خاص دارد !
روایت اول
- سلام مَش ملا بی زحمت یَه کیلو عدس دام .
- علیک سلام چشم دخترُم
- بگووُم چا بِبووَه پِن گِرَم روغن هم دیهیوم ؟
- آ ، اَچه نمبوَه ؟
- فرما خوارُم .
...
- سلام ، ببخشید دو تا ماکارونی بدید .
- سلام خوارُم تو هم ای دو بُنج میَ به زِر مَقنِعَت تا دُهامِت . دُختَرُم حجاب وا کامل بووَ اگِنَه چه بدرد خووَره .
- چشم .
- فرما ، چند لحظه وِس . کمِ کسریشَ گِرُم . اَ 700 گِرَم 10 گرم کم دارَه . بییَن خوارم ای هم 10 گرم فِله !
- ممنون .
روایت دوم
- دِرُ ، دِرُ دِگه گووِش چا مخی چه کنی ؟
لَعنت بر شیطون ، خو اَچه خودت نَم گووییِش ؟
اصلا بیو پِ هم رووِم .
ولش کن بابا الآن قَپِه چِه بارِمُونِه کُنه . مَر نَگُفنَه نهیه ا مونکر نَوا مَفسَدَه داشته بووَه .
....
- سلام علیکم . مبارکه انشاالله ، بگووُم حَجی یه کُته صدانَ کَم نَم کُنه ؟ تا هَف مَحلّه بِرووَه . کَمِش کُنِه بَرِه مَحَلِه خُتون . لااقل همسایون خُتون تِنا عاجز بووِن نه کل شهر !
- رو اووولا حَجاقا چه بگوویی سی خُودت ، رو نَزَنُم پِ سِنگ ...
روایت سوم
خدا دونه چَقدَر دوس دارم آقا نَه اَ نِزیک بینُم ، هم خدانَه شُکر که روزِ وَندِن به نومِمون ، خب کی حرکته ایشالله ؟
سوم سَحَر گه برووم ، چهارم ایشالله بِیتِم !
...
سلامی به گرمی خون هایی که به پای درخت تنومند انقلاب ریخته شدند
امروز چهار خرداد است .
امروز؛ روز شهری است که وجب به وجبش نشان از مقاومت دارد .
امروز؛ روز شهری است که مهد پروش سید جمشید ها و مش حمید ها بوده است .
امروز؛ روز شهری است که نه تنها مادرانش به تربیت سربازان انقلاب پرداختند بلکه خود در شهر ماندند و نشان دادند که تا آخرین لحظه دینشان را به اسلام ادا خواهند کرد .
امروز؛ روز شهری است که عالمانی دارد چون قاضی ها ، معزی ها و شیخ اعظم انصاری که استوانه های معنوی و علمی آن و بلکه جهان تشیع بوده است .
امروز؛ روز شهری است که مقارن شده با اربعین عارفی بی ادعا که در جهاد اصغر پدر شهدا بوده و در جهاد اکبر فرزند علما
امروز؛ روز شهری است ...
امروز؛ روز شهری است که گناه در جامعه ی آن خشکیده است . (1)
===========
1 - بعضى جوانان به ما نامه مىنویسند که اجازه بدهید ما با این تظاهرات منکراتى، مقابله و مبارزه کنیم. خیلى خوب، مقابله بکنید؛ اما چهطور؟ بریزید، طرف مقابل را تکه پاره کنید؟! نه، این نیست. حرف بزنید، بگویید؛ یک کلمه بیشتر هم نمىخواهد؛ لازم نیست یک سخنرانى بکنید. کسى که مىبینید خلافى را مرتکب مىشود - دروغ، غیبت، تهمت، کینورزى نسبت به برادر مؤمن، بىاعتنایى به محرمات دین، بىاعتنایى به مقدسات، اهانت به پذیرفتههاى ایمانى مردم، پوشش نامناسب، حرکت زشت - یک کلمهى آسان بیشتر نمىخواهد؛ بگویید این کار شما خلاف است، نکنید؛ لازم هم نیست که با خشم همراه باشد. شما بگویید، دیگران هم بگویند، گناه در جامعه خواهد خشکید.
مقام معظم رهبری
15/08/1370
نویسنده » محمدمعین صادقی راد » ساعت 4:37 عصر روز شنبه 91 اردیبهشت 30
منبع جمله : +++
نویسنده » محمدمعین صادقی راد » ساعت 11:35 صبح روز جمعه 90 اسفند 12
همین طور که می خوانی و جلو می روی ، اگر مطالعاتت در روز باشد متعجب می شوی و اگر در شب باشد دلشاد ؛ این خاصیت آن سوره هایی است که در زمان حیات جسمانی شهید سید مرتضی آوینی بر فرهنگ این کشور نازل می شد . وقتی که از خود می پرسیدی که چرا چنین است و این چنین حرف های خوب و بد در کنار هم نشسته اند ، یادت می آید که در آن کتاب خاک گرفته ی کنج طاقچه ، روزی خوانده بودی : "تمام حرف ها را بشنو و احسن آنها را برگزین و یک جا منشین ، بگرد در زمین و عبرت بگیر "
و اکنون که یک دانشجوی پاکستانی - هرچند از بچه های سفیر است ، همان گروه مستند ساز دانشگاه صنعتی شریف ـ می آید و تمام هویت توی ایرانی را واکاوی میکند و یا آن فرزند هالیوود طی اقامت ده روزه اش در ایران تمام غول های رسانه ای غرب را به چه کنم چه کنم می اندازد ؛ بسیار چشم بسته است آن کسی که بخواهد به این طفل نو پای هنرمند پشت پا زند .
این ها را همین اول کار گفتم که اگر دیدی هنگام تعریف و تمجید آب از لب و لوچه ام سرازیر است ، نخوانی ام بچه !
آری اصلا من بچه ام و با یک بیسکوییت آب از لب و لوچه ام سرازیر است ولی از بس خورده ام فرق بیسکوییت خوب از بد را تشخیص میدهم ، تو چه ؟ تو هنوز نمی دانی چه بیسکوییتی را ما بچه های نسل سوم انقلاب دوست می داریم !!!؟
بگذریم ...
سخنان رهبر با نخبگان هسته ای بهانه ای شد که آسمان سرخ را چند روزی مزین به قطر آبی کنم که خودش به اندازه یک بمب اتمی است .
در اواخر مستند مهار نشده نیز یک روحانی در جمع بمب های اتمی 22بهمن این جمله را می گوید . مستدی که حرف های ضد و نقیض و در عین حال مستدل در آن موج میزند .
و مخاطب را در معرکه ای قرار می دهد که خودش حق را انتخاب کند . انتخاب اینکه به یک نیروی ماورایی و فوق اتمی که در وجود خود دارد ایمان بیاورد یا اینکه محسور و مجذوب نیرو های پر سروصدا گردد.
الحق که در این برهه از زمان مستند مهار نشده چیزی کم نگذاشته است .
یک کپسول تقویتی برای آنان که به این انقلاب عشق می ورزند .
یک قرص آرامش بخش برای آنان که مدتی است در شک و شبهه گرفتارند .
و سرشار از ویتامین A برای آنان که چشمانشان کم سو شده است .
پ . ن : تا همین جا بس است حالا بروید تیزر مستند را ببینید .
از اینکه حرف هایم کمی گنگ بود معذرت می خواهم ، دلیلش صرفا این بود که در اولین فرصت مستند مهار نشده را که اکنون در سینمای خانگی در حال پخش است را خریداری کرده و لذت ببرید . و اگر حاصلی نداشت بدانید که صداقت کودکانه ی وجودتان کم رنگ شده است . و باید فکری کنید ...
پ . ن : سلاح هسته ای قدرت آفرین نیست ، ملت ایران قدرت متکی به سلاح هسته ای را خواهد شکست .
تیزر مستند مهار نشده : حتما دانلود کنید ...
نویسنده » محمدمعین صادقی راد » ساعت 4:22 عصر روز جمعه 90 اسفند 5
ببخشید عمو مگه من زندانیم که آزادم کنن ؟
کی گفته که من اسیرم ؟
از این مزخرفات تعجب می کنم !!!
اصلا من اسیرم یا شما ؟
کجای دنیا اینقدر به من بها میدن ؟
شما میدونی چقدر برای مسائل زنان در کشورهای ما خرج می کنن؟ این نشونه ی بها دادن به زن هست !
اسارت برای من معنی نداره ، من آزاد آزادم .
هر جور که بخوام می تونم آرایش کنم و هیچ محدودیتی در مورد لوازم آرایشی ندارم . همه برای من مهیا هستند !
حتی کلاس های آموزشی هم دارم و سرمایه گذاری خوبی در این زمینه میشه کرد !
من با هر کی که بخوام می تونم رفت آمد داشته باشم ، با هر پسر و دختری . هم جنس و ناجنس فرقی نمی کنه ، اختیار دست خودم هست !
فرصت شغلی خیلی خوبی هم دارم ، من آزادانه میتونم مبلغ هر شرکت تجاری که دوست دارم بشم . اصلا خودم می گم که چه جور عکسم رو بزنن روی کالاهاشون که جذابیتش بیشتر بشه !
من کاملا آزادم .
من هیچ محدودیتی تا الآن حس نکردم .
فقط
فقط نمیدون چرا تشنه ام ؟
احساس می کنم که 150 سال آب نخورده ام ...
***
قضیه از اینجا آب می خوره :
ادامه مطلب...
نویسنده » محمدمعین صادقی راد » ساعت 11:54 صبح روز سه شنبه 90 خرداد 10