سفارش تبلیغ
صبا ویژن



من مادر هستم - آسمان سرخ






درباره آسمان سرخ
من مادر هستم - آسمان سرخ
محمدمعین صادقی راد
ظلمت شب زمین را دربر گرفته ؛ برای رسیدن به سپیدی صبح ، آسمان دلت را سرخ کن ... *** آسمان سرخ وب نوشته های محمد معین صادقی راد ***

روزگار می رود و حرف ها می ماند!
عکس شهدا دیدن وعکس شهدا رفتارکردن
کتاب ! جویباری دائمی و در جریان
شهید سید هبت الله فرج الهی
4 خرداد، روز مقاومت دزفول
362روز در سفر (اعتکاف)
شر و ور های قشنگ
اصول خاطره نویسی
کربلا نوشت
یک عکس و چند کلمه
پیامک های انتظار
پیامک های ناشناس
مستند
برای رفقا !


آمار بازدید
بازدید کل :327991
بازدید امروز : 33
 RSS 

   

 

من مادر هستم در دزفول

به بهانه ی به روی پرده رفتن "من مادر هستم" در دزفول و با اندکی تاخیر و یک بهانه ی نوی دیگر، دیدار مولا با انشاالله عماریون سینمایی اش :

هر چه باشد گه گاهی به سرمان میزند که ما هم سری به سینما بزنیم . حالا به هر دلیل بی دلیلی . درست مانند بعضی از این کسانی که صندلی های ردیف های پایین تر را  پرکرده بودند و با ریز خندیدن هایشان نمی گذاشتند "تاثیر" فیلم را ببینیم . البته چرا خودمان را بلانسبت خر کنیم! خب شاید تاثیر فیلم همین بوده،  قرار نیست که همیشه در اعماق فیلم غوطه ور شد  و خود را به دست کارگردان عارف فیلم سپرد و شهود کرد !

هر چه باشد با رفقا دل به دریا زدیم و پیگیر فیلم روی پرده، که از خوش اقبالی "من مادر هستم" نصیبمان شد و رهسپار مجتمع فرهنگی دزفول شدیم . فیلم الحق قوی و جذاب بود، از هر نوع جذبه ای.  واقعا تمام سوراخ سنبه های روح آدمی را پر می کرد . از معصومیت اولش گرفته تا  روحانیت آخرش !
اما هرچه باشد نمیشود که فقط تعریف و تمجید کرد! انگار آدمی تا نق نزند روزش به شب نمی رسد . این شد که دست به نوشتن این نوشتار زدم. نوشته ای در ضایعه ای (شما بخوانید ضایع بازی) که مسئولین فرهنگی آن مشغول ده بیست سی چهل... هستند . ارزشی هایشان مانده اند که صد به چه کسی می رسد تا تمام کاسه کوزه هایشان را سر آن بشکنند و ارزشی های آن طرفیشان مشغول تر از همیشه که این بار قرعه به نام چه کسی می افتد تا کاسه اشان را زیر نیم کاسه اش پنهان کنند !

هر چه باشد نمی شود درست وسط بحث فرهنگی - همانکه آقا فرمودند حاضرم جانم را برایش بدهم- وارد بحث سیاسی و باند بازی شد ، قرار شد که کسی پیدا شود و این زخم را باند پیچی کند نه اینکه ..  اووووو ه بگذریم قرار شد بحثمان فرهنگی باشد ! فقط ِ فقط !

هرچه باشد فرقی میان دزفول(که دار المومنین را یدک می کشد) با تهران و طهران (که هرطور بنویسی اش بار معنایی خودش را دارد) هست . واقعا در عجبم چه فرایندی کار را به اینجا می کشاند که "من مادر هستم" با آن همه جار و جنجال قبل و بعدش درست 750کیلومتر را گز می کند و می آید در یک روستای متمدن و بر پرده سینمایش خود نمایی می کند ؟! و از آن طرف مردمان پاک و ساده ، خسته  و کوفته از دست کداخدا ( جمع کدخدا = کدخدا ها !) می آیند هنر اسلامی (!) ببینند و ...

هر چه باشد باید یک مخاطب شناسی ای کرد . حتی اگر مبتلا به مردم دزفول هم باشد ، آنقدر از تکیه و مسجدِ  گوشه و کنار این شهر، بانگ حق به گوش و جان مردم میرسد که بعید می دانم به این نحو لازم باشد آنها را از چنین امری نهی کرد . تا کی دید حداقلی؟ مگر وقتی شکایت جوانی را پیش پیغمبر رحمت بردند،  ایشان نفرمود نماز می خواند ؟ و گفتند آری فرمود در هنگام نماز پشیمان میشود و بر میگردد . آیا نیاز است که تا این حد قبح گناه نشان داده شود، هنوز فطرت این مردم آنقدر کدر نشده ، با فرض کدر شدن هم آنقدر مشکلات اقتصادی بزرگ و کوچک دارند که اصلا به فکرشان نمی رسد چنین مسائلی هم وجود دارد و میتوانند خود را سرگرم آن کنند . ما که در این فیلم ندیدیم یکی(حتی از دور !) بیاید و از  فقر داد بزند . ماشاالله همه دستشان به همه چیز  و همه جایشان میرسید !!

هر چه باشد نمایش قبح گناه هم حدی دارد . نهایتش باید تا آنجا باشد که آدم (ببخشد) اوقش بگیرد. نه اینکه کلا ریخته شود ! 

سرتان را درد نیاورم (می ترسم فشار به سرتان بیاید و مثل ما بزند به سرتان و بخواهید بروید سینما) اطاله ی کلام نمی کنم مخلص کلام :
خواستم بگویم هرچه باشد بعضی ها کاره ای هستند مبادا بیایند مثل ما بگویند هرچه باشد بگذار باشد و بگذرند ...

 

 

بعد نوشت :

از آنجا که برای اکثر دوستانی که از اخبار و محتوای فیلم اطلاعی نداشته اند ، شبهه ایجاد شده که این متن پر از استعاره و کنایه در جهت تایید است یا در جهت رد نظر صریح خود را بیان می کنم :

این فیلم اصلا مناسب اکران در دزفول نبود و با فرض مثبت بودن محتوای کلی فیلم باید گفت که آفات آن بیش از ثمرات اندک آن است ، که آن قلیل ثمرات احتمالی نیز عائد گروه بسیار کمی از مردم خواهد بود. می توانید نیم نگاهی نیز به نظرات این پست بی اندازید. با تشکر

 



نویسنده » محمدمعین صادقی راد » ساعت 9:22 عصر روز چهارشنبه 91 اسفند 2

هر مطلبی که منبع ندارد،زاییده ی مخیله ام است!
در استفاده از مطالب درج لینک فراموش نشود.

بازسازی قالب: آسمان سرخ